سخت تمرین می‌کند و برای رسیدن به هدف از همه توانش مایه می‌گذارد.

نجات کودک

همشهری آنلاین _ حسن حسن‌زاده:   می‌گوید از نوجوانی که سراغ ورزش حرفه‌ای رفته، ممارست در تمرین و تمرکز برای پیروزی بزرگ‌ترین نقطه قوتش بوده است. «حمیدرضا نسل سهراب» با همین نقطه قوت ده‌ها مدال رنگارنگ مسابقات پاورلیفتینگ را به گردن آویخته و علاوه بر ایستادن روی سکوی قهرمانی کشور، ۲ بار هم قهرمان آسیا شده است. او علاوه بر موفقیت در ورزش، یکی ازآتش‌نشانان دلسوز و زبده ایستگاه آتش‌نشانی لواسان است و در بسیاری از عملیات‌های نجات حضور داشته. این روزها که سهراب برای شرکت در مسابقات جهانی اوکراین سخت تمرین می‌کند با او درباره افتخارات ورزشی‌اش گفت‌وگو کردیم و به بهانه روز آتش‌نشانی از عشق بی‌پایانش به آتش‌نشانی حرف زدیم.

مسیر قهرمانی نسل سهراب از یک باشگاه کشتی در لواسان شروع شد. قهرمان پاورلیفتینگ کشور و آسیا که انبوهی از مدال‌های رنگارنگ در ویترین افتخاراتش می‌درخشد، روزگاری کشتی‌گیر بود و آرزوهایش را روی تشک کشتی دنبال می‌کرد. می‌گوید: «علاقه پدرم به کشتی، مرا هم به این ورزش علاقه‌مند کرد. نوجوان که بودم سودای قهرمانی کشتی را در سر داشتم. هر روز به سالن کشتی لواسان می‌رفتم و سخت تمرین می‌کردم.

آن تمرین‌ها نتیجه داد و کمی بعد در مسابقات قهرمانی نوجوانان استان تهران و کشور روی سکو رفتم.» در آغاز جوانی دست سرنوشت مسیر زندگی‌ ورزشی‌اش را تغییر داد تا به‌عنوان یکی از ورزشکاران پاورلیفتینگ کشور روی سکوهای قهرمانی بایستد. نسل سهراب ادامه می‌دهد: «آمادگی بدنی و انگیزه فراوان نوید موفقیت‌های بیشتر در کشتی را به من می‌داد. اما برخی ناملایمتی‌ها باعث شد با دلزدگی از این رشته سراغ ورزش‌های دیگر بروم. نخستین انتخابم بدنسازی و پاورلیفتینگ یا همان وزنه‌برداری قدرتی بود. انگیزه، آمادگی بدنی و ظرفیت‌ مناسبی هم برای موفقیت در این رشته داشتم. هر روز ۸ صبح از لواسان به شمیران‌نو می‌رفتم تا در جلسات تمرین استاد شرکت کنم. با حمایت‌های او نخستین مقام قهرمانی‌ام در رشته پرس سینه را در مسابقان لواسان به دست آوردم و پس از آن هم قهرمانی در مسابقات استان تهران و مدال طلای پرس سینه کشوری از راه رسید.»

ماجرای نجات یک کودک از دل آتش

  •  وقتی پرچم کشور را بالا بردم

شمارش مدال‌های رنگارنگ و لوح‌های قهرمانی در ویترین افتخارات نسل سهراب کار آسانی نیست. این میان ۵ مدال طلای کشوری و ۲ مدال طلای قهرمانی آسیا در رشته پرس سینه بیش از دیگر مقام‌ها و عناوین قهرمانی او به چشم می‌آید. او که ماه گذشته هم در آخرین دوره مسابقات قهرمانی پاورلیفتینگ کشور در رشته پرس سینه روی سکوی نخست ایستاد، می‌گوید: «روزی که برای نخستین بار در مسابقات لواسان روی سکو ایستادم، تصمیم ‌گرفتم همه توانم را برای فتح سکوهای بزرگ‌تر به کار بگیرم. از قهرمانی در مسابقات لواسان تا قهرمانی کشور و آسیا راه درازی بود. اما توانستم با برنامه‌ریزی دقیق و تمرینات منظم به هدف‌هایم برسم. پس از چند مدال طلای کشوری، سال ۲۰۱۶ برای نخستین بار در مسابقات قهرمانی آسیا مدال طلا گرفتم و سال ۲۰۱۹ هم یکبار دیگر در وزن ۱۰۰‌کیلوگرم قهرمان آسیا شدم.» خاطره کسب مدال طلای سال ۲۰۱۹ فراموش شدنی نیست. نسل سهراب از آن لحظات غرورآفرین می‌گوید: «قبل از شروع مسابقات وزن ۱۰۰‌کیلوگرم، ورزشکاران دیگر کشورها حسابی کری‌خوانی راه انداخته بودند. از صحبت‌ها و گفت و شنودها معلوم بود روی حریف ایرانی‌شان زیاد حساب نمی‌کنند.

لحظه‌های پراضطرابی بود. باید هرطور شده نشان می‌دادم لایق قهرمانی هستم و جای پرچم کشورم آن بالاست. مسابقه شروع شد و من توانستم وزنه ۲۳۰‌کیلوگرمی را مهار کنم؛ ۱۰‌کیلوگرم بیشتر از نفر دوم. وقتی مدال طلا را به گردنم آویختند و پرچم کشور را به دست گرفتم، اشک از چشم‌هایم جاری شد.» نسل سهراب این روزها برای مسابقات قهرمانی پرس سینه جهان آماده می‌شود. او از تمرین‌های سخت این روزها می‌گوید: «جای مدال طلای جهان در بین مدال‌هایم خالی است. سخت تمرین می‌کنم تا به این هدف هم برسم و در اوکراین پرچم کشورم را بالا ببرم. رکورد جهان در وزن ۱۰۰‌کیلوگرم، ۲۴۰‌کیلوگرم است. می‌خواهم با وزنه ۲۴۵‌کیلوگرمی رکورد این وزن را هم بشکنم.»

  •  من عاشق آتش‌نشانی هستم

نسل سهراب علاوه بر افتخارآفرینی در میدان‌های ورزشی از آتش‌نشان‌های زبده و زحمتکش ایستگاه آتش‌نشانی لواسان است. می‌گوید که هر وقت برای شرکت در مسابقات اعزام می‌شود، دعای خیر خیلی‌ها پشت سرش است؛ دعای خیر افرادی که به واسطه شغل آتش‌نشانی از حادثه نجاتشان داده است. او عاشق آتش‌نشانی است و این شغل را مکمل ورزش قهرمانی‌اش می‌داند: «هر وقت برای تمرین و کار با وزنه به باشگاه بدنسازی می‌روم، انگار برای تبدیل شدن به یک آتش‌نشان بهتر تلاش می‌کنم و هر وقت به‌عنوان یک آتش‌نشان آمادگی بدنی‌ام را برای حضور در عملیات‌ تقویت‌ می‌کنم، انگار برای موفقیت در ورزش تمرین‌ کرده‌ام. ورزش و آتش‌نشانی مکمل هم هستند و از اینکه برای موفقیت در هر دو رشته مورد علاقه‌ام تمرین می‌کنم، لذت می‌برم.»

او از آرامشی که با حضور در عملیات‌های سخت به دست آورده است می‌گوید: «من عاشق شغل آتش‌نشانی هستم. ۶ سال پیش با عشق و علاقه فراوان دوره‌های آموزشی را به هوای تبدیل شدن به یک آتش‌نشان گذراندم. هرچند برخی عملیات‌های آتش‌نشانی سخت و نفسگیر است اما وقتی موفق به نجات جان یک انسان می‌شویم یا حتی حیوانی را از آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع نجات می‌دهیم آرامش زیادی در وجودم احساس می‌کنم. این حس در لحظات پراضطراب مسابقه هم به کمکم می‌آید.»

ماجرای نجات یک کودک از دل آتش

  •  خاطره‌ای شیرین از یک ماموریت سخت

حرف آتش‌نشانی و خاطرات تلخ و شیرینش که به میان می‌آید، انگار همه مدال‌ها و لوح‌های قهرمانی از یادش می‌رود. نسل سهراب بارها عشق و علاقه‌اش به آتش‌نشانی را در میان گفت‌وگو و در لابه‌لای واژه‌ها تکرار می‌کند. انتخاب یک خاطره نجات از میان همه عملیات‌ها و مأموریت‌ها کار آسانی نیست. از لحظه شیرین نجات جان یک کودک از دل حادثه این‌طور تعریف می‌کند: «ساختمان مسکونی آتش گرفته بود. وقتی همراه با دیگر آتش‌نشانان ایستگاه لواسان به محل حادثه رسیدیم از همه پنجره‌ها دود بیرون می‌آمد. وحشت در چهره همسایه‌ها موج می‌زد و صدای فریاد و درخواست کمک از ساختمان به گوش می‌رسید. با رعایت نکات ایمنی و حرفه‌ای وارد ساختمان شدیم. در یکی از واحدها توانستیم زن و مردی را که در خانه و در میان دود و حرارت محبوس شده بودند نجات دهیم.

آنها فریاد می‌زدند و هنوز کمک می‌خواستند. فرزند خردسالشان در یکی از اتاق‌ها به علت قفل شدن در از داخل حبس شده بود. لحظات پراضطرابی بود. باید زودتر کودک را از اتاق خارج می‌کردیم.» نسل سهراب مکثی می‌کند و ادامه می‌دهد: «از پنجره وارد اتاق شدیم و کودک وحشت‌زده را از اتاق خارج کردیم. لحظه‌های شیرین و پراحساس وقتی رقم خورد که او را صحیح و سالم به آغوش پدر و مادرش برگرداندیم.»

کد خبر 629505

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha